بررسی الگوی کنشگران از منظر گرماس در سه قصه قرآن

نویسندگان

1 عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی

2 .

چکیده

یکی از مسائل پیش روی فرهنگ و هنر ما آن است که با جود بهره‌‌مندی از میراث فرهنگی سترگ به‌خصوص درزمینه عرفانی هنوزآنچنان که بایدوشاید راهکار انتقال این  میراث بزرگ را به زبان هنری امروزی که مورد استقبال قرار بگیرد، به دست نیاورده‌ایم.سوال اصلی در این مقاله آن است  که برای انتقال مایه‌های پرارزش حکایات عرفانی به زبان هنری و رسانه‌ای امروزی، چگونه فرمی مناسب است؟ به نظرمی‌رسد بهترین راهکار برای یافتن چگونگی این انتقال، تمرکز روی یک نمونه و تحلیل آن باشد. در این میان «رمان کیمیاگر» اثر «پائولو کوئیلو» به‌عنوان یکی از پرفروش‌‌ترین رمان‌ها در چندسال اخیر با مایه‌های عرفانی و مقتبس از حکایتی از داستان‌های مثنوی مولوی می‌تواند نمونه خوبی برای کنکاش در این مسئله (از جهت ساختاری و  نه لزوماً معنایی) مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش، تلاش شده تا از روش «تحلیل روایی» و با تأکید بر «الگوی سفر قهرمان» این مهم مورد بررسی قرار گرفته تا درنتیجه الگویی عام‌، برای اقتباس از حکایت‌های عرفانی میراث اسلامی ایرانی به دست آید.

کلیدواژه‌ها